پاورقی کلیه پست های ارکان ایمان

[ 1]  ـ تنها ترا مي پرستيم و تنها ازتو ياري مي طلبيم

[2]  ـ اين راه (كه من برايتان ترسيم و بيان كردم) راه مستقيم من است ( و منتهي به سعادت هر دو جهان ميگردد. پس ) ازآن پيروي كنيد و از راههاي ( باطلي كه شما را از آن نهي كرده ام ) پيروي نكنيد كه شما را از راه خدا ( منحرف و ) پراكنده ميسازد. اينها چيزهاي است كه خداوند شما را بدان توصيه ميكند تا پرهيز گار شويد ( و از مخالفت با آنها بپرهيزيد )

[3]- « آيا شما (رتبة سقايت و) آب دادن به حجاج خانة خدا و آباد كردن مسجدالحرام را مانند عمل كسي قرار مي دهيد كه به خدا و روز آخرت ايمان آورده است، و در راه خدا جهاد كرده است( هرگز منزلت آنان يكسان نيست و ) در نزد خدا برابر نميباشند، وخداوند مردماني را كه (به خويشتن به وسيلة كفر ورزيدن، و به ديگران بوسيلة اذيت و آزار آنان )  ستم ميكنند ( به راه خير وصلاح دنيوي وسعادت اخروي) رهنمود نمي سازد ،000».

[4] -  من بريها وانسانها را جز براي پرستش خود نيافريده ام

[5] ـ  همان كسي كه مرگ و زندگي را پديد آورده است تا شما را بيازمايد كدامتان كار تان بهتر و نيكوتر خواهد بود. او چيره و توانا. وآمرزگار و بخشاينده است.

[6] ـ وحال اينكه نمي توانيد بخواهيد جز چيز هاي را كه خداوند جهانيان بخواهد.

[7] - بگو: هر گز چيزي (از خير و شر) به ما نمي رسد، مگر چيزي كه خداوند براي ما مقدر كرده باشد.و او مولي و سر پرست ماست، و مو منان بايد تنها به خدا توكل كنند و بس.

[8] - حتماً اين توطئه اي است كه درين شهر چيده ايد تا اهل آنرا از آنجا بيرون كنيد: ولي خواهيد دانست( كه چه شكنجه اي در برابر اين رفتار تان خواهيد چشيد).

[9] - همگي اسلام را به تمام وكمال بپذيريد.

[10] ـ هر گاه خدا چيزي را بخواهد كه بشود. كار او تنها اين است كه خطاب بدان بگويد: بشو! و آنهم مي شود.                

[11] - ما خود قرآن را فرستاده ايم وخود ما پاسدار آن مي باشيم

[12] ـ بيگمان دين حق و پسنديده در پيشگاه خدا اسلام است.

[13] ـ وكسي كه غير از ( آئين شريعت ) اسلام، آئيني بر گزيند، از او پذيرفته نمي شود، و او در آخرت از زيان كاران خواهد بود.

[14] -  امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را بعنوان آئين خدا پسند براي شما برگزيده ام. اما كسي كه در حالي گرسنگي ناچار شود ( از محرمات سابق چيزي بخورد تا هلاك نشود) ومتمايل به گناه نباشد( وعمداً نخواهد چنين كند، مانعي ندارد) چرا كه خداوند بخشندة مهربان است.

[15]  -  و پروردگار تو كمترين ستمي به بندگان نمي كند.

[16] ـ و راه خير وشر را به او نشان داده ايم.

[17]  - ما راه بدو نموده ايم، چه او سپاس گذار باشد يا نا سپاس.

[18] ـ اجبار و اكراهي در دين نيست.

برای مشاهده ادامه پاورقی ها ادامه مطلب را کلیک کنید ...

ادامه نوشته

ركن ششم:ايمان به تقدير

ركن ششم:ايمان به تقدير

(1) تقدير و اهميت آن:

قدر يا تقدير عبارت از ترسيم و برنامه ريزي براي كائنات بوسيله خداوند عزوجل بنابر تقاضاي علم و حكمت او تعالي است. كه اين امر به قدرت ذات تواناي او بر مي گردد زيرا كه او بر هر چيزي تواناست و هر چه بخواهد انجام مي دهد. ايمان به تقدير يكي از اركان ششگانه ايمان است كه ايمان جز با آن متحقق   نمي شود، لذا خدواند متعال مي فرمايد:

( إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ[183])   

« بي گمان ما هر چيزي را به اندازة مقرر آفريده ايم».

رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايند:

 (كل شئ بقدر حتي العجز و الكيس أو الكيس و العجز[184])

«همه چيز در تقدير نوشته شده است حتي زيركي و ناتواني».

(2) مراتب تقدير:

 ايمان به تقدير كامل نمي شود مگر با تحقق چهار چيز.

اول: ايمان داشتن به علم ازلي خداوند كه بر هر چيز احاطه دارد چنانكه ذات متعالش مي فرمايد:

(أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِير [185])           

« آيا ندانسته اي كه خداوند آنچه را كه در آسمان و زمين است مي داند؟ بي گمان (همة) اين در كتابي (نوشته) است.  (بدانيد) كه اين بر خداوند آسان است».

دوم: ايمان داشتن به نوشته شدن در لوح محفوظ. يعني هر آنچه از تقدير مي خواسته انجام بگيرد در آن ثبت شده است، چنانكه   مي فرمايد:

(مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ[186])

« هيچ چيزي را در كتاب (لوح محفوظ) فرو گذار نكرده ايم».

 رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:

( كتب الله مقادير الخلائق قبل أن يخلق السموات والارض بخمسين الف سنة [187]) 

“ خداوند پنجاه هزار سال پيش از آنكه آسمانها و زمين را بيافريند تقدير مخلوقات را نوشته است”.

سوم : ايمان داشتن به مشيئت خداوند كه هر چه بخواهد اجراء مي كند و قدرتش فراگير است لذا مي فرمايد :

 (وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ  [188] )

« و نمي توانيد كه خواهيد مگر خدا بخواهد، پروردگار جهانيان».

و رسول بزرگوارمان صلي الله عليه وآله وسلم وقتي كسي به ايشان گفت:(ماشاءالله و شئت[189])

فرمود: (أجعلتني لله ندا قل بل ماشاءالله وحده) « آيا مرا با خدا شريك قرار دادي بگو هر چه فقط خدا بخواهد».

چهارم: ايمان داشتن به اينكه آفريدگار همه چيز در جهان  خداوند متعال است . لذا مي فرمايد :

( اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ[190])

« خداوند آفريننده همه چيز است و او بر همه چيز  نگهبان است».

و مي فرمايد :

            (وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُون[191]َ) 

« حال آنكه شما و آنچه را كه انجام مي دهيد خداوند آفريده است».

و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:

 (ان الله يصنع كل صانع و صنعه [192])

«بي ترديد هر صنعتكار و صنعت او  را خداوند متعال     مي آفريند».

ادامه نوشته

ركن پنجم:ايمان به روز رستاخيز

ركن پنجم:ايمان به روز رستاخيز

ايمان به روز رستاخيز عبارت از اعتقاد به پايان زندگي دنيا و ورود به زندگي ديگري است كه با مرگ و زندگي برزخي آغاز شده از قيام قيامت ـ و سپس بر انگيخته شدن و حشر و جزاء ـ عبور كرده و سر انجام با رسيدن انسانها به دوزخ يا بهشت جاوداني منتهي مي شود. ايمان به روز آخرت يكي از اركان (ششگانة) ايمان است كه ايمان بندة مؤمن جز به آن كامل نمي شود و كسي كه آنرا انكار كند كافر مي شود. خداوند متعال مي فرمايد:

(وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[128])

«بلكه نيكوكار كسي هست كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد».

و رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم در پاسخ جبريل عليه السلام فرمودند:

 (أَنْ تُؤْمِنَ بِاللهِ وَ مَلآئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الآخِر وَ تُؤْمِنَ بِالقَدَرِ خَيْرِهِ وَ شَرِّهِ [129])

«پس مرا از ايمان خبر ده؟ فرمود: اينكه به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش و به روز آخرت باور داشته باشي و همچنين ايمان داشته باشي به تقدير، يعني اينكه هر خير و شري از طرف خدا مقدر شده است».

بخش ديگري از ايمان به روز آخرت يا رستاخيز اين است كه به مقدمات آن كه رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم از آن خبر داده ايمان داشته باشي،‌ مانند علامات و نشانه هاي قيامت. علماء اين علامات را به دو قسمت تقسيم كرده اند:

الف: علامات صغري:

يا علامات كوچك، نشانه هايي هستند كه دلالت بر نزديكي قيامت مي كنند،‌كه البته تعداد شان زياد است. بسياري از آنها تحقق يافته است. از جمله: بعثت پيامبرمان صلي الله عليه وآله وسلم،‌ ضايع شدن امانت، آراستن مساجد و افتخار به آن،‌ دسترسي صحرانشينان به آپارتمانها،‌ جنگ با يهود و كشتن آنها،‌ نزديك شدن فاصله هاي زماني، كم شدن عمل صالح،‌ ظاهر شدن فتنه ها،‌ زياد شدن قتل و كشتار و كثرت فسق و زنا،‌ لذا خداوند متعال     مي فرمايد:

(اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَر [130] )

«قيامت نزديك شد وماه شكافت».

ب: علامات كبري:

 يا نشانه هاي بزرگ، نشانه هايي هستند كه اندكي پيش از قيام قيامت ظاهر مي شود و گويا آژير خطرند كه آغاز قيامت را اعلان مي كنند،‌ تعداد اين علامات ده تاست كه هيچكدام از آنها تاكنون تحقق نيافته است. از جمله:

خروج مهدي، خروج دجال، نزول حضرت عيسي عليه السلام از آسمان به عنوان حاكم عادل كه صليب را مي شكند      و دجال و خنزير را مي كشد، جزيه را منسوخ مي كند و به شريعت اسلام حكم مي كند. و يأجوج و مأجوج كه ظاهر شدند، عليه آنها دعا مي كند، و سرانجام آنها مي ميرند و سه تا خسوف پديد      مي آيد، يكي در مغرب يكي در مشرق و يكي در جزيره العرب      و دخان كه عبارت از دودي عظيم است كه از آسمان فرود مي آيد و مردم را مي پوشاند و بلند شدن قرآن از زمين به آسمان،‌ طلوع خورشيد از مغرب و خروج دابه،‌ و خروج آتش بزرگي از عدن (يمن) كه مردم را به سوي شام سوق مي دهد. اين آخرين علامت از علامات بزرگ قيامت است.

امام مسلم از حذيفه بن أسيد الغفاري رضي الله عنه روايت مي كند كه گفت: در حالي كه ما داشتيم با هم گفتگو مي كرديم ناگهان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم  حاضر شدند و فرمودند در بارة چه گفتگو مي كنيد، گفتيم درباره قيامت،‌ فرمودند:

( انها لن تقوم حتي تروا قبلها عشر آيات[131])      

 « قيامت بر پا نخواهد شد تا اينكه قبل از آن ده نشانه را ببينيد».

ادامه نوشته

ركن چهارم:ايمان به پيامبران

ركن چهارم:ايمان به پيامبران

(1) ـ اهميت و تعريف آن:

ايمان به پيامبران عليهم السلام: يكي از اركان (ششگانه) ايمان است كه ايمان بندة مسلمان بدون آن كامل نمي شود.ايمان به پيامبران عليهم السلام عبارت از اعتقاد جازم به اين امر است كه خداوند پيامبران و رسولاني دارد كه جهت تبليغ و رساندن دستوراتش آنانرا برگزيده است، كسي كه از آنان پيروي كند رستگار مي شود و كسي كه نافرماني شان كند خوار و ذليل مي گردد، و اينكه آنان آنچه از سوي خدا بر آنان نازل  شده بود به بهترين و كاملترين وجه رسانده اند و امانت را ادا كرده و امتشان را نصيحت كرده و در راه خدا به حق جهاد كرده و اقامة حجت فرموده اند، و از آنچه كه براي تبليغ آن فرستاده شده اند ذره اي  تغيير نداده و تبديل و كتمان نكرده اند.

همچنين به تمام آنان ايمان داريم، چه كساني كه خداوند از آنان نام برده و چه كساني كه نام نبرده است، كما اينكه هر پيامبري درباره پيامبر بعد از خود مژده مي دهد و پيامبر بعدي، پيامبر قبلي را تصديق مي كند. توضيح اين مطلب را در كلام مقدس الهي ملاحظه كنيد:

( قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسى َ وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[70] )

«بگوييد خدا وآنچه كه به ما فرو فرستاده شده و آنچه كه به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان يعقوب فرو فرستاده شده و آنچه كه به موسي و عيسي داده شده و (نيز) آنچه كه به (ديگر) پيامبران از سوي پروردگارشان داده شده است، ايمان آورده ايم. بين هيچ كس از آنان تفاوتي نمي گذاريم. و فرمانبردارِ او (خداوند) هستيم».

كسي كه يك پيامبر را تكذيب كند گويا تمام پيامبران را تكذيب كرده است، و كسي كه از يك پيامبر نافرماني كند گويا از تمام پيامبران نافرماني كرده است. چنانكه خداوند متعال مي فرمايد:

(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً أُولَئِكَ هم الْكَافِرُونَ حَقّاً وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً مُهِينا)[71]

«به راستي آنان به خدا و فرستادگانش كفر مي ورزند  و ميخواهند در ميان خدا و فرستادگانش جدائي بيندازند و مي گويند به برخي ايمان مي آوريم و برخي (ديگر) را انكار مي كنيم و مي خواهند بين اين (و آن) راهي برگزينند اين گروه در حقيقت كافرند و براي كافران عذابي خوار كننده آماده ساخته ايم».

 (2) ـ حقيقت نبوت:

             نبوت واسطه بين خالق و مخلوق در تبليغ شريعت اوست، كه خداوند بر هر كسي بخواهد منت مي گذارد و هر كسي را بخواهد از ميان مخلوقاتش (بندگانش) بر مي گزيند، هيچ كس ديگري غير از ذات پاك او اختياري در اين باره ندارد لذا مي فرمايد:

(اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ  سَمِيعٌ بَصِيرٌ[72])           

«خداوند از فرشتگان و (نيز) از مردمان رسولاني بر مي گزيند، خداوند شنواي بيناست»

ادامه نوشته

ركن سوم:ايمان به كتابهاي آسماني

ركن سوم:ايمان به كتابهاي آسماني

دستور زندگي:

ايمان به كتابهاي الهي كه بر پيامبرانش ـ عليهم السلام ـ نازل فرموده ركن سوم از اركان ايمان است، زيرا خداوند متعال از لطف و رحمتي كه بر مخلوقاتش دارد جهت هدايت آنان پيامبرانش را با معجزاتي فرستاده و بر آنان كتابهايي نازل فرموده تا اينكه سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت برايشان متحقق گردد، و تا اينكه منهج و برنامه و دستور العملي باشد كه انسانها درصورت اختلاف بدان رجوع كنند. چنانكه خداوند متعال مي فرمايد:

(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[51])                      

«به راستي كه رسولانمان را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ميزان نازل كرديم تا با مردم به داد رفتار كنند».

  و مي فرمايد :

(كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ[52])      

«مردم يك امت (گروه) بودند، آنگاه خدا پيامبران را    مژده آور و بيم دهنده بر انگيخت و با آنان كتاب (آسماني) را  به راستي فرو فرستاد تا در آنچه در آن اختلاف دارند ميان مردم حكم كنند».

ايمان به كتابهاي آسماني

 (1) حقيقت آن:

ايمان به كتب آسماني تصديق جازم به اين امر است كه خداوند متعال كتابهايي دارد كه بر پيامبرانش عليهم السلام نازل فرموده، كه اين كتابها كلام حقيقي خداوند و نور و هدايت است، و اينكه مطالب آنان حق و صدق و عين عدالت است كه پيروي از آن و عمل بدان واجب است، و تعداد آنها را جز خداوند كسي نمي داند. در تأئيد اينكه خداوند كلام دارد.

مي فرمايد:

(وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكلِيماً [53])         

«وخداوند (بدون واسطه) با موسي صحبت كرد».

و مي فرمايد :

( وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّه[54]) 

«و اگر كسي از مشركان از تو امان خواست به او امان ده تا كلام خدا را بشنود».

 (2) حكم آن:

ايمان به همه كتابهايي كه خداوند متعال بر پيامبرانش عليهم السلام نازل فرموده واجب است و با اين باور كه خداوند حقيقتاً بدانها سخن گفته و اينكه آنها از سوي خداوند فرود آمده اند و مخلوق نيستند، كسي كه كتب آسماني يا از بخشي از آنها را انكار كند كافر مي شود. خداوند متعال مي فرمايد:

( يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا بَعِيداً [55])

« اي مؤمنان! به خداوند ورسولش وآن كتابي كه بر رسولش فرو فرستاده و آن كتابي كه پيش از اين نازل كرده است ايمان آوريد. وهر كسي كه به خدا وفرشتگانش وكتابهايش و فرستادگانش و روز قيامت كافر شود (بداندكه) به گمراهي دور و درازي گرفتار آمده است».

(3) نياز انسان به كتاب

فوايد بسياري مي توان براي ايمان به كتابهاي آسماني نام برد، از جمله اينكه:

الف: تا كتاب نازل شده بر پيامبر اساس و مرجع امت باشد كه جهت شناخت دينشان به آن رجوع كنند.

ب: تا كتاب نازل شده بر پيامبر داور عادلي باشد كه امت در صورت بروز هر گونه اختلاف بدان رجوع كنند.

ج: تا پس از وفات پيامبر در هر زمان و مكاني كتاب دين الهي را حفاظت و نگهداري كند، چنانكه در دعوت پيامبر بزرگوار صلي الله عليه وآله و سلم چنين حالي پيش آمد.

د: وتا اينكه اين كتابها حجت خدا بر مردم باشد، كه قدرت مخالفت با آن و خروج از دائرة  آنرا نداشته باشند.

(كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ[56] )

« مردم يك  امت(گروه) بودند، آنگاه خدا پيامبران را مژده آور و بيم دهنده بر انگيخت و با آنان كتاب (آسماني) را به راستي فرو فرستاد تا در آنچه در آن اختلاف دارند ميان مردم حكم كند».

 (4) چگونگي ايمان به كتب آسماني

ايمان به كتب آسماني دو گونه است اجمالي و تفصيلي:

ايمان مجمل: اين است كه باور داشته باشي كه خداوند متعال كتابهايي را بر پيامبرانش عليهم الصلاة و السلام نازل فرموده است.

و ايمان مفصل: اينكه به همه كتابهايي كه خداوند متعال در قرآن كريم از آنها نام برده است ايمان و باور داشته باشي، مانند قرآن و تورات و انجيل و زبور و صحف ابراهيم و موسي، و همچنين ايمان داشته باشي كه خداوند متعال علاوه از اين نيز، كتابهايي بر پيامبرانش عليهم السلام نازل فرموده كه نامها و تعداد آنها را جز آنكه نازل فرموده كسي نمي داند.


 

ادامه نوشته

ركن دوم:ايمان به فرشتگان

 ركن دوم:ايمان به فرشتگان

1- تعريف آن:

ايمان به فرشتگان، اعتقاد محكم به اين امر است كه خداوند فرشتگان را از نور آفريده كه فطرتاً براي طاعت و پرستش آفريده شده اند.

(لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ [35])

«ملائكه هر چه خداوند به آنها امر ميكند نافرماني نمي كنند و هر چه امر مي شوند انجام مي دهند».

شب و روز به ذكر و تسبيح خداوند مشغولند و هيچگاه خسته و ملول نمي شوند. تعدادشان را جز پروردگار كسي نمي داند، و خداوند آنانرا به اعمال و وظايف مختلفي مكلف فرموده است.  در رابطه با ايمان به فرشتگان خداوند متعال مي فرمايد:

(ولَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِوَالْمَلائِكَةِ[36] )  

«بلكه نيكو كار كسي است كه به خدا و روز قيامت  و فرشتگان ايمان آورد».

 و مي فرمايد:

(آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ [37])

«رسول (خدا) به آنچه از (سوي) پروردگارش بر او فرو فرستاده شده، ايمان آورده است و مؤمنان (هم). هر يك به خداوند و فرشتگانش وكتابهايش و فرستادگانش ايمان آورده اند».

و در حديث مشهور آمده كه جبريل عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم دربارة ايمان و اسلام و احسان پرسيد كه حضرتش  صلي الله عليه وآله وسلم دربارة ايمان فرمودند: اينكه به خدا و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش و روز رستاخيز و  به تقدير اعم از خوب و بد آن ايمان و باور داشته باشي.

ايمان به فرشتگان:

ايمان به فرشتگان دومين ركن از اركان ششگانة ايمان است كه به غير آن نه ايمان كسي كامل، و نه قبول مي گردد. مسلمانان در وجوب ايمان به فرشتگان  اجماع كرده اند. پس اگر كسي از وجود آنان يا وجود بعضي از آنان كه خداوند آنرا ذكر فرموده منكر شود بدون شك كافر گرديده و با قرآن و سنت و اجماع امت مخالفت كرده است. كه در اين زمينه خداوند متعال   مي فرمايد:

(وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ  فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا بَعِيدا[38])

«هر كس به خدا و فرشتگانش و كتابهايش و فرستادگانش و روز قيامت كافر شود بداند كه به گمراهي دور و درازي گرفتار آمده است».

2- چگونگي ايمان به فرشتگان:

ايمان به فرشتگان هم مجمل و هم مفصل است. ايمان مجمل چند چيز را در بر مي گيرد از جمله:

اول: اقرار به وجود آنان، و اينكه آنان مخلوقي از مخلوقات خداوند هستند كه آنانرا براي پرستش خود آفريده و اينكه وجود آنان حقيقي است، و اينكه ما آنانرا نمي بينيم دليل نيست كه آنها وجود نداشته باشند، چقدر بسيارند مخلوقات كوچكي كه حقيقتا در جهان وجود دارند ولي ما آنها را نمي بينيم.

پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم دو مرتبه حضرت جبريل عليه السلام را به شكل حقيقيش ديده اند، و بعضي صحابه رضي الله عنهم بعضي فرشتگان را به شكل انسان ديده اند.

امام احمد در مسند از عبدالله بن مسعود رضي الله عنهما روايت مي كند كه فرمود:

(رَأَي رَسُول الله صلي الله عليه وآله وسلم جبريل في صُورَتِهِ وَ لَهُ ستمأئة جَناح و كُل جناح منها قَد سَدَّ الأُفُق)

«رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم جبريل عليه السلام را به شكل اصلي اش ديده اند كه ششصد بال داشت و هر بال آن افق را پوشيده بود».

ادامه نوشته

ركن اول:ايمان به خداي عزوجل

ركن اول:ايمان به خداي عزوجل

1- تحقق ايمان:

ايمان به خداي عزوجل با اين اسباب تحقق مي يابد:

اول: اعتقاد به اينكه اين جهان يك  آفريدگار دارد, پروردگار يكتايي كه در آفرينش، ملك، تدبير، ادارة امور، روزي دادن، زنده كردن، ميراندن، نفع و ضرر رساندن، و خلاصه در داشتن هر گونه قدرت و اعمال آن يكتا و تنها است و هيچ پروردگاري جز او وجود ندارد, هر چه بخواهد به تنهايي انجام مي دهد و هرگونه بخواهد حكم مي راند, هر كس را بخواهد عزت مي بخشد و هر كس را  بخواهد ذليل مي سازد، اختيار و كنترل آسمانها و زمين فقط در دست اوست  او بر هر چيزي توانا و داناست و از همه بي نياز است و همه به او نيازمندند, هر امري از آن او، و هر خير و سعادتي در دست اوست, در افعال و كردارش شريك و همتا ندارد و امرِ او را غالب و بالا دستي نيست، تمامي مخلوقات به شمول فرشتگان و جنها و انسانها بندگان او هستند, كه از دائرة ملك و قدرت و ارادة او بيرون نيستند, افعال او را حصر و احاطه نتوان كرد و در شمارش نتوان گنجاند.

و تمام آن خصايص تنها حق اوست، كه او يكتا و بدون شريك است، هيچ احدي جز او شايستگي اين خصايص را ندارد, و نسبت دادن و ثابت كردن اين كمالات يا بخشي از آن براي غير خدا به هيچ عنوان درست نيست؛ چنانكه خداوند متعال مي فرمايد: 

(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ  الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ [1])

«اي مردم! پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را   آفريده است، پرستش كنيد ذاتي كه زمين را (مانند) بساط و آسمان را (مانند) سقفي برايتان قرار داد. و از آسمان آبي باراند, سپس با آن از انواع فرآورده ها براي روزي شما بر آورد».

و مي فرمايد:

(قُلِ اللّهمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[2])

« بگو خداوندا! اي دارندة فرمانروايي، به هر كسي كه خواهي فرمان روايي دهي و از هر كس كه خواهي، فرمانروايي باز بستاني و هر كس را خواهي گرامي داري   و هر كس را خواهي خوار سازي، نيكي به دست توست. به راستي بر هر كاري توانايي».

و مي فرمايد:

(وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِين  [3])

«و هيچ جنبنده اي نيست مگر آنكه روزي اش بر (عهدة) خداوند است و (او) قرارگاه و آرامگاهش را مي داند. هر يك (از آنها) در كتابي مبين (ثبت) است».

و مي فرمايد:

(أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[4])

«بدان كه فرما نروايي خاص اوست, پس بزرگ است خداوند, پروردگار جهانيان».

ادامه نوشته

تعريف اركان ايمان

اركان ايمان چيست؟

اركان ايمان عبارت است از: ايمان به خدا, ايمان به فرشتگان خدا، ايمان به كتب آسماني، ايمان به پيامبران (عليهم السلام) ايمان به روز رستاخيز و ايمان به تقدير اعم از خير و شر آن. چنانكه خداوند متعال مي فرمايد:

(لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ   وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّين) [1]

«نيكي آن نيست كه رويتان را به سوي مشرق و مغرب آوريد، بلكه نيكوكار آن كسي است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب و پيامبران ايمان آورد».             

و مي فرمايد:

(آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِه )[2]  

«رسول (خدا) به آنچه از (سوي) پروردگارش بر او فرو فرستاده شده ايمان آورده است، و همچنين مؤمنان. هريك به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و فرستادگانش ايمان آورده اند».

 و مي فرمايد:

( إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ )[3] 

«بي گمان ما هر چيزي را به اندازة مقرر آفريده ايم».

و پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد: «ايمان اين است كه به خدا و فرشتگان و كتابهايش و پيامبرانش و به روز رستاخيز, يقين و باور داشته باشي, و نيز به تقدير, اعم از خير و شر آن». 

تعريف ايمان:

ايمان عبارت از: اقرار به زبان و اعتقاد به قلب و عمل به جوارح است كه با طاعت و عبادت زياد مي شود و با گناه و معصيت كاهش مي يابد. خداوند متعال مي فرمايد:

(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ  الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً)[4]

«مؤمنان تنها آنانند كه چون خداوند ياد شود, دلهايشان ترسان گردد و چون آياتش بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگارشان توكل ميكنند, كساني كه نماز مي گذارند و از آنچه به آنان روزي داده ايم انفاق ميكنند؛ اينان همان مؤمنان راستين هستند».

و مي فرمايد:

(وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلّ ضَلالابَعِيداً[5] )

«و هر كس به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و فرستادگانش و روز قيامت كافر شود (بداندكه) به گمراهي دور و درازي گرفتار آمده است».

ايمان زبان: عبارت از ذكر و دعا و امر به معروف و نهي از منكر و تلاوت قرآن و غيره است.

ادامه نوشته

آغاز سخن

آغاز سخن

سپاس و ستايش ويژة پروردگار يگانه است و درود و سلام برخاتم پيامبران حضرت محمد ابن عبدالله صلي الله عليه وآله و سلم و بر ياران و خاندانش باد.

 از آنجايي كه نشر علوم اسلامي نقش بزرگ و آشكاري در بيان و شناساندن حقيقت اسلام و محكم كردن پايه هاي اين جنبش، و تحريك امت اسلامي دارد، دانشگاه اسلامي مدينة منوره نيز از راه دعوت و آموزش در جهت تحقق بخشيدن به اين آرمان مقدس تلاش ميكند.

بنابر اين، مركز پژوهشهاي علوم اسلامي دانشگاه جهت سهيم شدن در راه تحقيق اين ‌‌آرمان بزرگ به نوبة خود برنامه ريزي كرده و طرحهاي علمي و سازندة زيادي را در دست اجرا قرار داده است، از جمله مطالعات عميق و ارزشمندي پيرامون اسلام و مزاياي آن، كه مركز علاقمند است به منظور بالا بردن سطح آگاهي امت اسلامي اينگونه مطالب در ميان جامعة مسلمان منتشر گردد.

مبحث اركان ايمان كه اينك در دست داريد يكي از طرحهاي مركز پژوهشهاي علوم اسلامي است كه از عده اي از استادان دانشگاه خواهش كرده بوديم تا در اين زمينه بطور فشرده چيزي بنويسند. سپس انجمن علمي مركز، آنچه كه استادان مذكور نوشته بودند را مورد تحقيق و بررسي قرار داده و نواقص آنرا بر طرف نموده و به شكلي كه اينك ملاحظه ميفرماييد آمادة چاپ نمود. قابل توجه است همواره تلاش ما بر اين بوده كه رابطة مطالب علمي با دلائل آن از كتاب و سنت، صريح و روشن و آشكار باشد.

 از آنجايي كه مركز پژوهشهاي علوم اسلامي علاقمند بود، جامعة اسلامي حتي المقدور به علوم ديني مفيد دسترسي داشته باشد تصميم گرفت، مبحث اركان ايمان به زبانهاي زندة جهان ترجمه و نشر گرديده، و از طريق اينترنت نيز در اختيار عموم قرار گيرد.

از خداوند متعال خواستاريم كه اين تلاش ناچيز ما را مثمر ثمر قرار داده و با فضل و احسان خودش توفيق عنايت فرمايد كه بتوانيم بقية طرحهاي مركز را نيز به بهره برداري برسانيم، كما اينكه از ذات مهربانش مي خواهيم همة ما را به آنچه رضا و خوشنودي او در آنست رهنمون سازد و ما را جزو داعيان هدايت و مددكاران حقيقت قرار دهد.

 خدايا! بر بنده ورسول و سرور پيامبرانت حضرت محمد و بر خاندان و يارانش درود و رحمت فرست.    

مركز پژوهشهاي علوم اسلامي